برخیز که میرود زمستان
بگشای در سرای بستان
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه میکند گل افشان
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم عشق پنهان
بوی گل بامداد نوروز
و آواز خوش هزاردستان
بس جامه فروختست و دستار
بس خانه که سوختست و دکان
ما را سر دوست بر کنارست
آنک سر دشمنان و سندان
چشمی که به دوست برکند دوست
بر هم ننهد ز تیرباران
سعدی چو به میوه میرسد دست
سهلست جفای بوستانبان
سعدی شیرازی
برای مشاهدهی زندگینامهی سعدی شیرازی به " امتداد خط " بروید...
عموی آب...
الا یا ایـها السّاقی فقط وصف تو است سقا
بیا باساغر کرب وبلا سیرم نما آقا
" فاطمه مالمیر "
آنجا نهروان نبود ...اما قرآن نیزه نشین شد... بشنو از نیزه حکایت می کند «ازجدایی ها شکایت می کند» |
خانه ام ابری ست
یکسره روی زمین ابری ست با آن.
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد می پیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
ای نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟
خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته ست ...
" نیما یوشیج "
برای مشاهده وصیت نامهی "نیما یوشیج" به امتداد خط بروید ...
ری را... صدا میآید امشب
از پشت کاچ که بند آب
برق سیاهِ تابشِ تصویری از خراب
در چشم می کشاند.
گویا کسی ست که می خواند...
اما صدای آدمی این نیست.
با نظم هوش ربایی من
آوازهای آدمیان را شنیدهام
در گردش شبانی سنگین
ز اندوه های من
سنگین تر
وآوازهای آدمیان را یکسر
من دارم از بر.
یکشب درون قایقِ دل تنگ
خواندند آن چنان
که من هنوز هیبت دریا را
در خواب می بینم.
ری را، ری را...
دارد هوا که بخواند
در این شب سیا
او نیست با خودش
او رفته با صدایش اما
خواندن نمی تواند.
شنیدن دکلمهی " ری را ... " با صدای رضا پیربادیان .
توضیحی بر شعر " ری را " از نیما یوشیج در امتداد خط ...
*
*
شیخ فخرالّدین ابراهیم بن بزرگمهر متخلص به عراقی، عارف نامی و شاعر بلندآوازهٔ ایرانی، در اوایل قرن هفتم هجری در دهی در اطراف همدان به دنیا آمد.
پس از تحصیل علوم و فنون و کسب دانش، برای ادامه تحصیل به همدان رفت. سپس با جمعی از دراویش رهسپار هندوستان شد و به خدمت شیخ بهاءالدین زکریا درآمد و بعد از مدتی با دختر او ازدواج کرد.
بعدها به عربستان و سپس به قونیه رفت و به خدمت مولانا رسید و مصاحب و معاشر او شد. وی درسال ۶۸۶یا ۶۸۸ هجری قمری درحدود سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت.
از آثار او میتوان علاوه بردیوان اشعار به مثنوی عشاقنامه و کتاب لمعات اشاره کرد.
برای مشاهده شعری از فخرالدین عراقی به امتداد خط بروید ...